لوث و قسامه در قانون مجازات اسلامی

لوث و قسامه در قانون مجازات اسلامی

لوث و قسامه در قانون مجازات اسلامی

قاعده «لوث» یکی از مفاهیم مهم در حقوق کیفری اسلامی و ایران است که در مواردی به کار می‌رود که شواهد و قرائن موجود، گرچه به‌طور کامل و قطعی برای اثبات جرم کافی نیستند، اما ظن قوی نسبت به وقوع جرم توسط یک فرد خاص را ایجاد می‌کنند.

تعریف لوث

لوث به مجموعه‌ای از قرائن و شواهد گفته می‌شود که بر اساس آن، احتمال قوی‌ای برای وقوع جرم توسط متهم ایجاد می‌شود، اما این شواهد برای اثبات قطعی جرم کافی نیستند. در چنین شرایطی، قاضی می‌تواند بر اساس این شواهد و قرائن، ظن قوی نسبت به وقوع جرم داشته باشد، اما چون این ظن برای صدور حکم نهایی کافی نیست، نیاز به تکمیل و تقویت این ظن با ادله دیگر مانند قسامه وجود دارد.

کاربرد قاعده لوث

قاعده لوث زمانی به کار می‌رود که شواهد موجود، اگرچه کامل نیستند، اما به اندازه‌ای قوی هستند که ظن و گمان قوی‌ای را نسبت به ارتکاب جرم توسط فرد خاصی ایجاد می‌کنند. برای مثال:

  • شهادت ناقص: اگر یک شاهد به ارتکاب جنایت توسط فردی شهادت دهد، اما شهادت او به دلایلی مانند کافی نبودن تعداد شهود، کامل نباشد.
  • یافتن فرد در محل جرم: اگر فردی در محل وقوع جرم با آثار و ادوات جنایت دیده شود، این امر می‌تواند به‌عنوان قرینه‌ای برای وقوع جرم توسط او در نظر گرفته شود.

تأثیر لوث بر روند قضایی

در صورتی که قاضی بر اساس شواهد و قرائن موجود به ظن قوی برسد که متهم مرتکب جرم شده است، این وضعیت «لوث» نامیده می‌شود. در چنین مواردی، قاضی می‌تواند از مدعی بخواهد که از قسامه برای تکمیل دلایل و اثبات جرم استفاده کند. اگر قسامه به‌طور صحیح انجام شود، می‌تواند به اثبات جرم و صدور حکم منجر شود.

نتیجه‌گیری

به‌طور خلاصه، قاعده لوث به شرایطی اشاره دارد که شواهد موجود، ظن قوی‌ای نسبت به ارتکاب جرم توسط متهم ایجاد می‌کنند، اما برای صدور حکم کافی نیستند. در این موارد، قاضی می‌تواند بر اساس این شواهد و با استفاده از روش‌هایی مانند قسامه، به نتیجه‌گیری نهایی برسد.

 

قسامه در قانون مجازات جدید

در قانون مجازات اسلامی جدید (مصوب ۱۳۹۲)، تغییرات و اصلاحاتی در مورد قسامه و کاربرد آن صورت گرفته که نکات مهمی را در بر دارد. این تغییرات شامل گسترش کاربرد قسامه و تنظیم دقیق‌تر مقررات مربوط به آن است. در ادامه، به برخی از این نکات اشاره می‌کنیم:

نکات مهم درباره قسامه در قانون مجازات اسلامی جدید

  1. گسترش کاربرد قسامه به ارش: تا قبل از سال ۱۳۹۲، اثبات ارش (دیه غیرمقدر) از طریق قسامه ممکن نبود. اما با تصویب قانون جدید، این امکان فراهم شده است که ارش نیز از طریق قسامه اثبات شود. این تغییر، دایره کاربرد قسامه را وسیع‌تر کرده است.
  2. لزوم وجود لوث برای استفاده از قسامه: بر اساس ماده ۳۱۴ قانون مجازات اسلامی جدید، قسامه تنها در صورت وجود «لوث» قابل استفاده است. لوث به معنای وجود قرائن و شواهدی است که ظن قوی نسبت به ارتکاب جرم توسط متهم را ایجاد می‌کند. در واقع، بدون وجود لوث، امکان استفاده از قسامه وجود ندارد.
  3. تأثیر یک سوگند در نبود قرائن: مطابق ماده ۳۱۵ قانون مجازات اسلامی، در صورتی که قرائن و شواهد کافی برای اثبات یا رد ارتکاب جرم وجود نداشته باشد، متهم می‌تواند با ادای یک سوگند، خود را از اتهام مبرا کند. این ماده به متهمان امکان می‌دهد که در نبود دلایل کافی، از طریق سوگند به برائت خود دست یابند.
  4. مطالبه قسامه توسط ورثه: ماده ۳۲۱ قانون مجازات اسلامی جدید، به ورثه فرد متوفی (ولی دم) اجازه می‌دهد که بدون نیاز به توافق سایر ورثه، نسبت به مطالبه قسامه اقدام کنند. این ماده انعطاف‌پذیری بیشتری در مواردی که ورثه متعدد هستند، ایجاد کرده است و نیازی به حضور همه ورثه در دادگاه برای تقاضای اقامه قسامه نیست.
  5. اثبات ارتکاب جرم با یک قسامه: مطابق ماده ۳۲۷ قانون مجازات اسلامی، در صورت وجود لوث و اثبات ارتکاب جرم از طریق آن، تنها با یک قسامه از سوی اولیای دم، می‌توان ارتکاب جرم را ثابت کرد. این ماده به کاهش پیچیدگی‌های اثبات جرم کمک کرده و روند قضایی را تسهیل می‌کند.
  6. اثبات چندین شکایت با یک قسامه: اگر تعداد شکایات زیاد باشد، قانون مجازات جدید اجازه می‌دهد که با یک قسامه، تمامی آنها اثبات شود. این موضوع در ماده ۳۲۷ آمده و به منظور کاهش بار قضایی و تسهیل روند دادرسی در مواردی که شکایات متعدد مشابه وجود دارد، در نظر گرفته شده است.

قسم جلاله در دادگاه

قسم جلاله یا قسم اتیان به معنای سوگند خوردن به یکی از نام‌های خداوند، مانند «والله»، «بالله»، یا «تالله»، است که در دعاوی حقوقی و کیفری به‌عنوان یک ابزار اثبات دعوی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نوع سوگند در مواقعی که دلایل کافی برای اثبات ادعا وجود ندارد یا برای رد اتهامات، به کار می‌رود.

شرایط و کاربرد قسم جلاله در دادگاه:

  1. شرایط صدور قسم جلاله:
    • عدم وجود دلایل کافی: در صورتی که مدعی (کسی که دعوی را مطرح کرده) نتواند ادعای خود را با دلایل و مدارک کافی اثبات کند و مدعی‌علیه (کسی که ادعا علیه اوست) نیز تمامی اتهامات را انکار کند، قسم جلاله به‌عنوان یک راه‌حل مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    • منوط بودن حکم دادگاه به سوگند: طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی باشد و طرفین دعوا نتوانند با دلایل معتبر موضوع را ثابت کنند، دادگاه می‌تواند با درخواست یکی از طرفین، قرار قسم جلاله را صادر کند.
  2. ادای قسم جلاله:
    • ادای سوگند توسط متهم: معمولاً قسم جلاله از سوی کسی درخواست می‌شود که اتهام به او نسبت داده شده است. این فرد باید از طرفین دعوا باشد و قسم به‌صورت قانونی و شرعی ادا شود.
    • قابل قبول بودن قسم جلاله: قسم جلاله تنها زمانی در دادگاه پذیرفته می‌شود که تمامی تشریفات شرعی و قانونی رعایت شده باشد. از این رو، افراد باید آگاهی لازم از شرایط و قوانین مربوط به ادای این سوگند را داشته باشند.
  3. استثنائات در ادای قسم جلاله:
    • صغیران و مجنونان: ولی، وصی یا قیم صغیر و مجنون نمی‌توانند قسم جلاله را ادا کنند، مگر اینکه شرایط خاصی وجود داشته باشد که این افراد هنوز ولایت، قیومیت، یا وصایت خود را حفظ کرده باشند.

نکات کلیدی:

  • کاربرد در دعاوی حقوقی و کیفری: قسم جلاله می‌تواند در دعاوی مختلف، به‌ویژه زمانی که شهود به نفع یکی از طرفین شهادت داده‌اند اما طرف مقابل ادعای دیگری دارد، مورد استفاده قرار گیرد.
  • تشریفات و قوانین شرعی: این نوع سوگند باید مطابق با تشریفات و شرایط شرعی انجام شود تا مورد پذیرش دادگاه قرار گیرد.
  • اثبات یا رد اتهام: قسم جلاله می‌تواند به‌عنوان یکی از ادله اثبات دعوی یا رد اتهام در پرونده‌های قضایی به کار رود.

قسم جلاله ابزاری مهم در نظام قضایی است که امکان اثبات دعوی در نبود دلایل کافی را فراهم می‌کند، اما استفاده از آن نیازمند آگاهی کامل از شرایط قانونی و شرعی است.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4004 602 0915