صلح عمری و انحلال آن
در خصوص این موضوع ما میخواهیم ببینیم که زمانی که یک عقد صلح به صورت عمری واقع میشود آیا امکان فسخ یا ابطال آن وجود دارد و اگر این امکان وجود دارد چگونه میتوان یک قرارداد صلح عمری را فسخ و باطل کرد و برای باطل کردن یا فسخ این قرارداد چه شرایطی لازم است ما میخواهیم به این موارد برسیم و آن را بررسی کنیم.
شرایطی که برای فسخ صلح عمران و یا باطل کردن آن وجود دارد از جمله شرایطی است که هر یک از طرفین باید با آن آگاه باشد و همانطور که هر وکیل حقوقی یا کیفری این را به خوبی میداند که صلح از عقود لازم است و عقود لازم را هر یک از طرفین نمیتوان به راحتی هر زمان که خواست آن را منحل کند و شرایط خاص خود را برای انحلال داراست.
در ابتدا اول تعریفی از صلح عمری داشته باشیم صلح عمری قراردادیست لازم که بین طرفین منعقد میشود که در آن یک طرف مال خود را به عنوان مثال یک ملک مشخص را به طور عمری (به اندازه طول عمر) به شخص دیگر منتقل میکند و فرق این قرارداد با قراردادهای دیگر مثل خرید و فروش و ارث و امثال اینها در این است که کسی که به او صلح شده است یعنی همان صلح شونده متعهد میشود که تا زمان عمر صلح کننده ممانعت نکند از استفاده او از آن مال و آن فرد بتواند تا آخر عمر خود از آن اموال استفاده کند یعنی از منافع اموال خود و فقط عین
به فرد صلح شونده منتقل خواهد شد.
یعنی به طور مثال اگر صلح کننده خانهای را به صلح شونده در قالب عقد صلح عمری منتقل کند صلح کننده تا آخر عمر خود میتواند از منافع آن خانه استفاده کند مثلاً خانه را به اجاره دهد و در آن خانه زندگی کند و غیره و صلح شونده فقط مالک آن خانه به حساب میآید و تا زمان عمر صلح کننده هیچ کار و استفاده نمیتواند بکند.
نکتهای که باید به آن توجه کرد و در ابتدا هم به آن اشاره شد این است که عقد صلح یک عقد لازم است از نظر قانون در یک تقسیم بندی عقد تقسیم میشود به عقد لازم و عقد جایز در تعریف عقد جایز باید گفت عقدی است که هر یک از طرفین هر زمان که بخواهند می توانند آن را فسخ کنند اما عقد لازم اینگونه نیست و درست نقطه مقابل عقد جایز میباشد چرا که در آن هر یک از طرفین نمی توانند هر زمان که بخواهند آن را فسخ کنند مگر با شرایطی که در قانون آمده است.
شرایط فسخ و ابطال صلح عمری
قرارداد لازم در مواردی منحل میشود که برای انحلال ۴ حالت وجود دارد آن چهار حالت عبارتند است: ابطال قرارداد، اقاله، فسخ و انفساخ.
انفساخ به حالتی میگویند که زمانی که شرایطش ایجاد شود خود به خود قرارداد منحل میشود که در اصطلاح میگوییم منفسخ میشود و ربطی به طرفین قرارداد ندارد از لحاظ تصمیم گیری ترازی و غیره مانند اینکه یکی از طرفین فوت کند در اینجا باعث انفساخ خود به خودی قرارداد میشود.
اقاله هم به حالت گویند که خود طرفین قرارداد با توافق یکدیگر بخواهند که قرارداد انحلال پیدا کند و خود راضی به منحل شدن قرارداد باشند.
در خصوص ابطال قرارداد باید گفت ، زمانی ایجاد میشود که ثابت شود که قرارداد از اول و از ابتدا به صورت صحیح واقع نشده است یعنی قرارداد فاقد شرایط صحت قانونی و شرعی بوده است. ابطال قرارداد یعنی اینکه این قرارداد از پایه غلط بوده است به عنوان مثال این قرارداد از ابتدا با اجبار و به زور منعقد شده است.
اما فسخ قرارداد زمانی ایجاد میشود که برای یک طرف اختیار فسخ طبق قانون اعمال شود مانند اینکه فرد ثابت کند که در قرارداد مورد تدریس واقع شده است و فریب خورده است و در اینجا با توجه به اختیاری که قانون به او داده است و به استناد به خیار تدلیس می تواند قرارداد را فسخ کند.
مواد مرتبط:
ماده ۷۶۰ قانون مدنی:
صلح عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمیخورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.
ماده ۷۵۲ قانون مدنی:
صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
برای مشاوره انلاین و حضوری با وکیل مجرب میتوانید با شماره 09156024004 تماس بگیرید